برای همگام شدن با مُد سال، هرگز نمی توانم و نمی خواهم وجدانم را زیر پا بگذارم
لیلیان هلمان
I can not and will not cut my conscience to fit this year’s fashion.
Lillian Hellman
به نظرم،
مد فقط در لباس و چهره خلاصه نمیشه. خیلی از اعمال و رفتار و نگرشها هم مد میشن.
مثل موارد زیادی که قبلا بد و زشت بودن، اما الان قبحشون ریخته و در برخی موارد شابد خوب هم جلوه کنن.
بعضیها بیان میگن که باید از یک زاویهی دیگه نگاه کرد. یعنی اگر کاری قبلا بد بوده، از دید اشتباه بهش نگاه میکردن و حالا با تغییر زاوبه دید، متوجه خوب بودن اون کار میشیم!
اما به نظر من، بدی از هر زاویهای بد خواهد بود و نسبی هم نیست. حتی اگر تمام مردم جامعه انجامش بدن.
اگر بدی رو بد نمیبینم، ایراد از چشمان منه و شاید هم عدم آگاهی من. و این عدم آگاهی در برخی اوقات، ناخواسته نیست.
برخیها، خوب یا بد بودن یک عمل رو فقط در گرو قوانین شرعی و حکومتی که برایش وضع شده میبینن.
در بسیاری از موارد، ما قانونی مقصر میشیم، یا فردی رو با استفاده از قانون، مقصر میکنیم. اما نه مقصر شدن ما اخلاقی بوده و نه مقصر کردن توسط ما. البته در همه حال باید به قانون تن داد و در بعضی مواقع باید از حق قانونی گذشت.
در جایگاه شخصی، وقتی پای پول و یا هر چیزی که قدرت داره در میان باشه، باید ترازوی اخلاق و وجدان رو نسبت به قوانین شرعی و حکومتی، سنگینتر در نظر گرفت. و بعد حکم داد و تصمیم گرفت.
قوانین، همیشه حداقلها و مرزها رو تعیین میکنن. اگر از این مرزها عبور نکنم و آنها را رعایت کنم، یکی خواهیم بود شبیه میلیاردها انسان دیگر.
کثریت انسانها، خوب و بد خود و زندگیشان، تعریفی در حد و اندازهی قوانین دارد. قاعدتا اگر روزی و یا با تبصرهای قوانین را عوض کنند، زندگی و ذات آنها نیز تغییر خواهد کرد.
ویژگی بازر مد اینه که همهگیر میشه. این همهگیر شدن باعث ریختن زشتی مدهایی میشه که واقعا زشت و غیراخلاقی هستند. من در مورد لباس صحبت نمیکنم چون وقتی در مورد لباس صحبت کنم، در نهایت سلیقهی خودم رو مطرح میکنم. ناپدید شدن و دیده نشدن، ویژگی اصلی همهگیر شدنه. در جامعهی ما آنجنان برخی زشتیها و فسادها رشد کردهاند که اگر کسی بهش تن نده، فاسد و یا احمق شناخته میشه.
به عنوان مثال در اکثر شرکتها و سازمانها، برای اینکه بتونی به عنوان پیمانکار کار کنی، باید رشوه بدی. فرقی نمیکنه که حالا قرارداد میلیاردی باهاشون ببندی یا اینکه ۱۰۰ تا بسته چای بهشون بفروشی. و این فساد پذیرفته هم شده. بارها دیدم افرادی زیر بار این رشوه دادنها نرفتند و از دید بقیه، احمق خطاب شدن. زیر بار نرفتنشون به این خاطر نبوده که مبلغ رشوه با حجم قرارداد تناسب نداشته، بلکه برای این زیر بار نرفتن که نخواستن باعث گسترش این فساد بشن.
امیدوارم همهی ما این قدرت رو داشته باشیم که تنها به خاطر شادی و آرامش خودمون و بدون توجه به اطرافیانمون، توان تن ندادن به مدهای زشت رو داشته باشیم.
این متن رو قبلا در چروند منتشر کردم
2 دیدگاه ها. دیدگاه جدید بگذارید
یهداد جان این نگاه خیلی قشنگه، ولی نه زمانی که آدم اگه رشوه نده، از گردونه رقابت حذف میشه.
نهاد و سیستم اقتصاد بدون توجه به دیگران نقض غرض است.
من اخیرا فکر میکنم توسعه فردی زیرساختهایی میخواهد، الان به این سوال فکر میکنم که توسعه فردی در چه سیستمی از کسب و کار و اقتصاد معنادار خواهد بود ؟
ضمنا تولدت مبارک ؛))
سلام پویا جان
ممنون بابت ببریکت 🙂
اینکه در شرایط و زمان رشوه، تصمیم بگیری که رشوه ندی و این روند رو لااقل از طریق خودت ادامه ندی، و یا اینکه رشوه بدی و کار خودت راه بیوفته و حتی باعث خروجیهای بسیار مثبت بشه؛ بحث سادهای نیست. و البته امیدوارم هیچوقت در چنین موقعیتی قرار نگیریم.