Instagram
RSS
  • صفحه نخست
  • وبلاگ
  • مرامنامه
  • درباره‌ی من
  • تماس
موج سواری در شبکه اجتماعی

سوار بر موج زلزله در شبکه‌های اجتماعی

نوامبر 22, 2017بازاریابی اینترنتی, تمام نوشته‌ها, سوشال مدیا مارکتینگ8 دیدگاه هابهداد مبینی

پیش‌نوشت: این روزها کشور و مردم درگیر زلزله‌ی مرزهای غربی هستند. امیدوارم عزیزان ساکن در این مناطق هر چه زودتر به روند عادی زندگی بازگردند. اما مسئله‌ای که می‌خواهم در مورد آن بنویسم، نحوه‌ی واکنش افراد و مارک‌های تجاری و سازمان‌ها در شبکه‌های اجتماعی به این واقعه است.

با توجه به علاقه‌ای که به شبکه‌های اجتماعی و فعالیت‌های تجاری در آن دارم، همیشه نحوه‌ی برخورد افراد با این وقایع برایم جالب بوده است. چیزی که در اینجا می‌نویسم، صرفا نظر من است و فقط آن چیزی که در طی سال‌ها فعالیت و حضور در شبکه‌های اجتماعی به دست آورده‌ام را خواهم نوشت. همچنین اگر فرد یا سازمانی را نقد کنیم، دلیل نمی‌شود که از نکات مثبت او چشم بپوشیم و یا اگر همیشه فرد یا سازمانی را تمجید کنیم، دلیل نمی‌شود که هیچ نکته‌ی منفی در آن فرد یا سازمان وجود نداشته باشد.

هر آنچه در این نوشته می‌خوانید، صرفا اعلام سلیقه‌ی امروز من است و می‌تواند خودافشایی نیز باشد. از آنجا که امروزه اخلاق نیز دارای پیچیدگی‌های خاصی شده است، نمی‌توانم خود را در زمره‌ی افراد بااخلاق (از دید همگان) بدانم و بگویم سلیقه‌ای که من دارم، اخلاقی‌تر است. اما تاکنون خلاف این سلیقه عمل نکرده‌ام و به نوعی قوانین من در زندگی و کسب‌وکار هستند. همچنین افراد و برندهایی که در این نوشته از آنها یاد می‌کنم، مواردی هستند که در جلوی چشم من بوده‌اند و قطعا افراد و برند‌های دیگری وجود دارند که شاید آنها نیز روشی متفاوت با سلیقه‌ی من را انتخاب کرده باشند.

یکی از خصوصیات بارز ما این است که وقتی کسی از چیزی انتقاد می‌کند، می‌گوییم:

  • آیا مشکل بزرگتر از این وجود ندارد که از این مشکل انتقاد می‌کنی؟
  • همه چیز نسبی است. چیزی که تو از آن انتقاد می‌کنی، با عینک بدبینی که تو به چشمت زده‌ای، زشت می‌نماید وگرنه همین که مردم به یکدیگر کمک می‌کنند، بسیار عالی‌است.
  • نمی‌توانی ببینی کسی دارد از اعتبارش برای کمک به مردم استفاده می‌کند؟ اگر تبلیغ هم می‌کند، نوش جانش.

برخی از برنامه‌نویس‌ها وقتی یک باگ و مشکل امنیتی مثلا در سیستم بانکداری پیدا می‌کنند، اقدام به برداشت پول از حساب‌های بانک می‌کنند و این برداشت پول را هشداری به بانک می‌دانند تا مشکل امنیتی خود را برطرف کند. برخی از آنها نیز بدون برداشت پول، این مشکل امنیتی را به بانک اعلام می‌کنند تا برطرفش کند. هر دوی آنها نیز ایرادی در روش خود و نحوه‌ی برخورد با این مشکل امنیتی پیدا نمی‌کنند و آن را درست و صحیح می‌دانند.

و یا یک سلبریتی که هزینه‌ی تبلیغات در صفحه‌ی اینستاگرام او ۲۰ میلیون تومان است، به جهت کمک به مردم زلزله‌زده، از فالوئرهایش ۲۰ میلیون تومان پول جمع کند و به یک شرکت تولیدکننده‌ی آب معدنی مراجعه کند و از آن شرکت ۳۰ میلیون تومان آب معدنی خریداری کند (اگر از سود آن شرکت بر روی آب‌معدنی صرف‌نظر کنیم، این ۳۰ میلیون تومان آب‌معدنی برای آن شرکت ۲۰ میلیون تومان هزینه داشته است) ولی سلبریتی پولی بابتش پرداخت نکند و آن آب‌معدنی‌ها را برای زلزله‌زده‌ها ارسال کند و به جایش برای آن شرکت تبلیغ کند، آیا کار اشتباهی انجام داده است؟ او با اینکه پولی پرداخت نکرده است اما از پتانسیل خود برای تبلیغات استفاده کرده و ۱۰ میلیون تومان هم بیشتر آب معدنی ارسال کرده است. فقط پولی پرداخت نکرده است.

 با توجه به اینکه گویا راه درست و غلط، با راه اخلاقی و غیراخلاقی، متفاوت شده است و حتی شاید چیزی به نام اخلاقی و غیراخلاقی نیز وجود ندارد و صرفا آن راهی برنده است که قدرت و یا طرفدار بیشتری در آن وجود دارد، به همین دلیل است که می‌گویم گویا اخلاق، نسبی شده است و افراد از دید خود به آن نگاه می‌کنند. لذا مجبورم که باز هم بگویم آنچه می‌خوانید، صرفا سلیقه‌ی من است و نحوه‌ی برخوردم با برخی وقایع.

واقعیت این است که وقتی یک موج یا جو در شبکه‌های اجتماعی به وجود می‌آید، تشخیص نوع فعالیت و درست یا غلط بودن فعالیت افرادی که سوار بر این موج می‌شوند، آسان نیست و ممکن است با خطاهای بسیاری همراه باشد. اما سعی من است در این نوشته مواردی را مطرح کنم که بیش از آنکه به درست بودن و سالم بودنشان شک داشته باشیم، با نگرش امروزم، به غلط بودن این نوع رفتارها و فعالیت‌هایی که از آنها می‌نویسم، اطمینان دارم و می‌توانم بگویم که اگر قرار است موج‌سواری کنیم، چنانچه شبیه مثال‌های این نوشته، موج‌سواری نکنیم، بعید است که برچسب سواستفاده از شرایط و جو پیش آمده را بر ما بچسبانند. و البته شاید موج‌سواری ما سالم و فارغ از هرگونه سواستفاده باشد.

اصل مطلب.

با نوید محمدزاده شروع می‌کنم. فیلم زیر را در مدت کوتاهی پس از ایجاد موج زلزله در شبکه‌های اجتماعی، منتشر کرد.

همه با هم در كنار هم ،براى كمك به زلزله زدگان غرب كشور شماره كارت: ٦١٠٤٣٣٧٦٦٦٩٧٠٠١٥ به نام نويد محمدزاده شماره حساب: ٨٢٣٨٢٠٩٧٩٢ به نام نويد محمدزاده و فيصل بارانى مكان هاى كمك هاى غير نقدى: ١.خيابان وليعصر ،روبروى پارك ملت،جنب برج سايه،خ سلطانى (سايه)،پلاك ٨٨،ساختمان باران ٢.اندرزگو،نبش خيابان وطن پور جنوبى،جنب اپل استور،پلاك ٢٢ ٣.كمربندى آزادگان،جنب پل صنيع خانى،مجتمع آهن مكان،نبش خيابان يكم شرقى،پلاك ٣٥،بارانى لينك كانال در تلگرام:@zagros_help #navidmohamadzadeh #زلزله #zagros_help #كردستان #كرمانشاه #ايلام #ايران #سرپل_ذهاب #iran #kurd #كورد

A post shared by من يه ببر كورد فروردينيم (@navidmohamadzadeh) on Nov 15, 2017 at 4:31am PST

در این فیلم از کلیپی صحبت کردند که پس از زلزله، در فضای آنلاین پخش شد و در آن یک روحانی از امتحان الهی بودن زلزله و اینکه مردم منتظر کمک دولت نباشند، صحبت شد. اما گویا رفتارهای واکنشی و احساسی و بدون منطق به سلبریتی‌های ما نیز نفوذ کرده است. جالب است که تفاوت زیادی نیز بین صحبت‌های نوید محمدزاده و صحبت‌های آن روحانی نمی‌بینیم.

کلیپ آن روحانی، حدود ۵ سال پیش منتشر شده است و جدید نیست و فارغ از درست یا غلط بودن صحبت‌های او، رفتار نوید محمدزاده نیز کمی متضاد با فعالیت‌های انتخاباتی‌اش در شش ماه قبل از این صحبت‌ها بوده است. آیا ایشان که در ۶ ماه قبل، مردم را دعوت به رای دادن به دولت فعلی می‌کردند، به همین زودی از این دولت ناامید شدند؟ (البته من نیز به همین دولت رای دادم). فکر کنم اگر موجی راه بیفتد و بگویند که چرا دولت پس از فعالیت ۱۰۰ روزه‌اش هنوز به وعده‌هایش عمل نکرده است، ایشان و سایر سلبریتی‌های پست می‌گذارند و از اینکه چرا توقع دارید فقط در ۱۰۰ روز، تغییر خاصی ایجاد شود، دفاع خواهند کرد. اما به نظرم پست او و سایر سلبریتی‌ها در مورد زلزله دلایل دیگری دارد که در ادامه خواهم گفت.

البته مجری برنامه‌ی سمت خدا نیز کمی در مورد کلیپ مربوط به آن روحانی توضیح داده‌اند که می‌توانید در پست زیر مشاهده فرمایید. نوع پاسخ ایشان نیز گواه این است که سلبریتی‌ها و مردم، بیشتر با قسمتی از صحبت‌های آن روحانی مشکل داشتند که به نظرم منطقی و درست بود و نباید صرفا همه کارها را به دولت سپرد و اتفاقا سلبریتی‌ها نیز به همین حرف عمل کردند.

▪️ صبح روز زلزله با اين تيتر منتشر شد: ? مردم زلزله زده (كرمانشاه) نباید از دولت توقع کمک داشته باشند، چون حال و روزشان باید درس عبرت بقیه شود! ما هم دعاگوی‌شان هستیم! ▫️ و عده اي هم بي درنگ شروع كردند به موضع گيري تند و فحاشي، بدون اينكه حتي فايل سه دقيقه اي برنامه را ديده يا شنيده باشند. در ميان اظهار نظرها لحن برخي حاكي از اين بود كه به دنبال عقده گشايي اند نه همدردي! وگرنه اين روزها كه روز همدلي ست و يكرنگي نه تفرقه و تسويه حساب شخصي…. ▫️ مرداد سال ٩١ در حادثه تلخ #زلزله_ورزقان مثل حالا هموطنان ما از دير رسيدن امكانات امدادي گلايه مي كردند يا بايد خود مردم دست به دست هم مي دادند يا فقط مي نشستند و منتظر كمك مديران اجرايي مي ماندند. عقل سليم حكم مي كند كه همه باهم كاري كنيم درست مثل حالا …. اين يعني همدلي نه سلب مسئوليت از دولت؟! . دلم گرفت از فحاشي و تهمت هاي ناروا از اينهمه عقده، از شلوغ كاري و موج سواري! از همهمه ي فضاي مجازي بيزارم از اينكه گاهي غريبه مي شويم با هم از اينكه چند صدايي را به همصدايي ترجيح مي دهيم! . براي شما مي نويسم كه مي دانم و مي دانيد چقدر عزيزيد؛ حتم دارم عده اي همچنان چشم هاشان را بسته اند و گوش هاشان را گرفته اند تا حقيقت را نشنوند و فقط حرف خود را با الفاظي زننده بزنند . زياد نوشته ام اما دلم پر بود از نامهرباني دوستاني كه كاش مي شد به چشم هايشان زل بزنم و فقط نگاهشان كنم! همين …. و البته چقدر دلگرمم به اينكه: إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا ▫️ فايل ويدئو را در كانال ما ببينيد و تيتر اول را دوباره بخوانيد آدرس كانال: http://tlgrm.me/samtekhoda3 ▪️ #حجت_السلام_فرحزاد #نجم_الدين_شريعتي #سمت_خدا #تسليت #زلزله_كرمانشاه #زلزله_هريس_اهر_ورزقان #ما_باهميم

A post shared by نجم الدين شريعتي (@najmeddin.shariati) on Nov 14, 2017 at 12:21pm PST

به نظرم کار نوید محمدزاده و بسیاری از سلبریتی‌های دیگر، بدعت بدی برای افزایش زاویه‎‌ی مردم با حکومت بود. علیرغم اینکه گفته می‌شود در همه جای دنیا سلبریتی‌ها وارد میدان می‌شوند، من ندیده‌ام که کسی شماره‌ی حساب شخصی اعلام کند. به نظرم توقع مردم از آنها باعث بروز این نوع واکنش‌ها شد. در پست زیر از امیر تتلو می‌توان اجبار او توسط هوارادانش به درج پیام تسلیت را مشاهده کرد:

تسليت ✋? ٧٨ عين اينو بيست ميليون گذاشتن ! فك كن منم همينو ميدادم ✋? تسليت ✋? بيا ✋? تسليت ✋? مگه كارى داشت ؟ تسليت ✋? بعدش چى ؟ زلزله ى بعدى چى ؟ تجاوز بعدى چى ؟ آتيش سوزيه بعدى چى ؟ هى بميرن مردم هى من بيام اينجا بنويسم “تسليت” بعدم همه بگين آفرين تتلو اول از همه گفت “تسليت” !! بيا آقا جون “تسليت ” ✋? ٧٨

A post shared by Amir Tataloo (@amirtatalooi) on Nov 13, 2017 at 7:24am PST

اما چرا امیر تتلو را گذاشتم در کنار نوید محمدزاده؟ – به نظرم هر دوی آنها سلبریتی هستند و طرفداران خودشان را دارند و فارغ از نوع کار و افکار آنها، سلبریتی بودنشان را تعداد هوادارانشان و شهرتشان تعیین می‌کند. البته امیر تتلو شماره حساب شخصی اعلام نکرد و سعی در تبلیغ هلال‌احمر و سایر ارگان‌ها داشت. برخی می‌گویند او به این خاطر حساب شخصی معرفی نکرد چون می‌دانست کسی به او کمک نمی‌کند! البته من مخالف این حرف هستم. اون نیز هواداران بسیار زیادی در سطح و حد خودش دارد. فارغ از اینکه من به هیچ عنوان طرفدار او (امیر تتلو) و گفتارش و افکارش و ادبیاتش نیستم، اما دلیل نمی‌شود که هیچ نکته‌ی مثبتی در او مشاهده نکنم و حرکتش در این موج زلزله و نحوه‌ی برخوردش با آن را حرفه‌ای می‌دانم و این نوع رفتار از او بعید به نظر می‌رسید.

شاید فکر کنیم که سلبریتی‌های دلسوزی داریم که وارد میدان شده‌اند. سلبریتی اگر بخواهد پشت فرمان جامعه بنشیند و مردم را هدایت کند، این خواست خودش نبوده، بلکه خواست و فشار مردم بوده است. سلبریتی مجبور است با خواست مردم هماهنگ شود (چرا که بودن یا نبودنش به مردم بستگی دارد و نباید حمایت مردم را از دست دهد و محبوبیتش نزد آنها کم شود) اما آنها می‌توانستند این درخواست مردم را به نحو بهتری مدیریت و هدایت کنند و به جای اعلام شماره حساب شخصی، موسسات خیریه‌ی مختلفی اعم از دولتی و غیردولتی را معرفی کنند تا هم خودشان زیر بار مسئولیت سنگین کمک‌های نقدی و غیرنقدی مردم نروند و هم باعث بیشتر کردن زاویه‌ی مردم با حکومت نشوند. البته خیلی از سلبریتی‌ها طی روزهای آینده متوجه خواهند شد که چه مسئولیت سنگینی را قبول کرده‌اند که در تخصص و توان آنها نیست و احتمالا اگر پولی دستشان مانده باشد، به ارگانهای دولتی یا موسسات خیریه پرداخت می‌کنند تا بهتر و مفیدتر هزینه شود.

فکر کنم تنها فردی که بر روی این موج سوار شد و بر محبوبیتش افزود اما شماره حساب شخصی اعلام نکرد، علی دایی بود.  باتجربه بودن وی در اینگونه موارد، سبب چنین رفتار حرفه‌ای شده است. البته زمانی که هنوز شبکه‌های اجتماعی وجود نداشت، او محبوب بود و همیشه در وقایع مختلف وارد میدان می‌شد و در کنار مردم بود.

 

میرسیم به دیجی‌کالا و فیلمی که بر روی اکانت رامبدجوان منتشر کرد.

‎هنگام وقوع زلزله چه باید کرد؟

A post shared by Rambod javan رامبد جوان (@rambodjavan1) on Nov 12, 2017 at 12:05pm PST

این فیلم ساعتی پس از زلزله منتشر شد. البته شاید دیجی‌کالا نیز مثل سایرین، هنوز از ابعاد وسیع این حادثه خبر نداشت. فکر کنم تا زمان انتشار این فیلم، تعداد کشته‌ها ۲ نفر اعلام می‌شد و از خسارت ناچیز زلزله صحبت می‌شد.

عجله‌ی دیجی‌کالا در این فیلم کاملا مشخص است. ساخت این فیلم برای دیجی‌کالا و تیم فنی‌اش کاری نداشته است و نیازی نبوده که آن را از منبع دیگری تهیه و زیرنویس کند. اما کمبود زمان برای موج سواری، سبب چنین رفتار غیرحرفه‌ای شده است. به نظرم این فیلم به خودی خود جالب و اثرگذار است و اگر چند روز پس از این واقعه و فروکش کردن احساسات مردم منتشر می‌شد نیز بازدید خوبی جذب می‌کرد. آیا درست است که برای تبلیغات، بر روی هر موجی سوار شویم؟ موج شادی؟ موج ناراحتی؟ موج پیروزی؟ موج شکست؟ آیا هم تبلیغاتی که برای انتشارش بر روی اکانت یک سلبریتی، هزینه شده است؟

البته وقتی هدف بیشتر دیده شدن و فروش بیشتر باشد، کمی تشخیص درست از غلط سخت است و حتی ممکن است غلطی را انتخاب کنی که مطمئنی هستی درست است. دیجی‌کالا کمپین اندوه آبان را نیز برگزار کرد و در آن هزینه‌ی ارسال برخی کالاها به کرمانشاه را رایگان کرد. به توجه به حجم انبوه خریدها، قاعدتا دیجی‌کالا مقداری از سود خودش در این کمپین را برای ارسال خریدهای مردم، هزینه کرده است. البته تخفیف‌هایی هم که برای قیمت این کالاها مشاهده می‌کنیم، از قبل از وقوع زلزله اعمال شده‌اند و می‌توان این را با مشاهده‌ی نمودار قیمت هر کالا مشاهده کرد. آیا هلال‌احمر خودش دچار مشکل شده است که مردم باید از دیجی‌کالا بخرند و دیجی‌کالا نیز با تخفیف‌های کاذب، حس نوع‌دوستی را القا کند و در نهایت، کالاها را به دست هلال‌احمر برساند؟ بهتر نبود از اول، هلال‌احمر تبلیغ می‌شد؟

بامیلو نیز با برگزاری کمپین مهربانی و عرضه‌ی چندین محصول، باعث خالی شدن انبار خود و تامین‌کنندگانش از بسیاری از محصولات بی‌نام‌و‌نشانی شد که شاید اگر این زلزله پیش نمی‌آمد، احتمالا باید دور ریخته می‌شدند و یا جای دیگری خرج می‌شدند. وقتی از میزان هزینه‌های دیجی‌کالا و بامیلو برای تبلیغاتشان و سایر کمپین‌هایشان مطلع باشیم و بدانیم چه مقدار هزینه‌های بی‌حساب کتاب می‌کنند، نحوه‌ی برخورد آنها با زلزله و میزان حمایت آنها را صرفا تبلیغات و موج‌سواری می‌بینیم. البته برایم جالب است که بامیلو نیز برای دریافت کمک‌های نقدی نیز شماره کارت اعلام کرده و هنوز این شماره کارت بر روی صفحه‌ی مهربانی موجود است.

با این حال، من همیشه دوست‌دار این دو سایت هستم. چرا که زحمت فراوانی برای جا انداختن فرهنگ خرید اینترنتی می‌کشند و سهم بسیار زیادی در گسترش این فرهنگ داشته‌اند. البته همیشه دیجی‌کالا را بیشتر دوست داشته‌ام. 🙂

 

میکروسلبریتی‌ها و نانوسلبریتی‌ها

منظورم از این نوع سلبریتی‌ها، افرادی هستند که اگر شبکه‌های اجتماعی وجود نداشتند، آنها نیز به شهرتی نمی‌رسیدند. و اگر روزی شبکه‌های اجتماعی تعطیل شوند، آنها نیز از یاد خواهند رفت.

از بین آنها، حمید سپیدنام (مستر تیستر) را انتخاب کرده‌ام.

به نظرم ایشان یکی از معدود نانوسلبریتی‌هایی بود که در این حادثه، به وضوح تبلیغ می‌کردند. تبلیغ کردن، نه زشت است و نه ناصحیح. اما اینکه در کجا و در چه شرایطی تبلیغ کنی، می‌تواند میزان اخلاق حرفه‌ای ما را نمایش دهد. (لااقل به نظر من)

آن چیزی که در فعالیت‌های او و موج‌سواری او به چشم می‌آمد، تبلیغ شیرخشک ببلاک (برند متعلق به صنایع پودر شیر مشهد) بود. اینطور به‌نظر می‌رسد که او برای همین منظور به مناطق زلزله‌زده رفته است. صحبت از هزینه کردن ۱۶۰ میلیون تومان می‌کنند اما چیزی جز بار زدن و توزیع کردن شیرخشک ببلاک در پست‌های او نمی‌بینیم. البته اصلا قصد ندارم بگویم که چنین پولی را هزینه نکرده‌اند (از پول‌هایی که از مخاطبان و دوستانشان جمع‌آوری کرده‌اند) بلکه می‌گویم ایشان که کارشان تولید محتواست، از اقلامی که از طرف ایشان به آن منطقه ارسال شده است، تنها چندین مطلب از یک وانت شیرخشک ببلاک مطلب منتشر کرده‌اند. شاید برخی از مطالب خود را بعدا خرج کنند و منتشر کنند اما در حال حاضر که صفحه‌ی ایشان بیشترین بازدید را نسبت به سایر زمان‌ها دارد، مهم است که چه چیزی را به مخاطب نمایش می‌دهند. مخصوصا وقتی می‌دانیم میزان هزینه‌ی تبلیغات، رابطه‌ی مستقیمی با میزان بازدید دارد و یک سلبریتی می‌تواند با بسیاری از روش‌ها، بازدیدش را به صورت موقت افزایش دهد.

آفرين به اين غيرت. اي كاش همه ازت ياد بگيرن. شيرخشك رو برد و دوباره آورد. گفت ما لازم نداريم ببريد شايد بقيه بخوان. اي كاش همه ازت ياد بگيريم. شير كنين حتما. دانلود از تلگرام مستر: Mrtasteroriginal #مسترتيستر #ايران #كرمانشاه #كرمانشاهي #سرپل #زلزله #ايراني #زن #شيرزن #مردانگي #زلزله #مشهد #شيراز #اصفهان #تبريز #mrtaster #iran #mashhad #shiraz #earthquake #kermanshah #esfahan

A post shared by Mrtaster | مستر تيستر (@mr.taster) on Nov 16, 2017 at 9:31am PST

چهارصد ميليون غير از كانتينرهاي لبنيات و نون مدت دار جمع شد. بيش از دويست و پنجاه ميليون از پول هنوز مونده كه تصميم دارم مدرسه بسازم در روستاهايي كه تخريب شدن. به نظرتون اين هزينه براي مدرسه سازی بشه يا براي كانكس؟ در استوري راي گيري گذاشتم. لطفا بگين تا تصميم نهايي رو با هم بگيريم. دليل اين تصميم ديدن حجم انبوه كمكهاست و تصميم داريم كاري بكنيم كه ماندگار باشه. متاسفانه خيلي از خبرها و شايعه ها سليقه اي مياد بيرون. خيريه ها و فروشنده هاي كانكس و چادر لطفا مسيج نزنن چون اين پول فقط شخصا هزينه خواهد شد و ديگر هيچ. منتظر نظرسنجي هستم. يا حق #مسترتيستر #مدرسه #فرهنگي #ايران #كرمانشاه #كانكس #چادر #خير #خيريه #زلزله #زلزله_زده #زلزله_زدگان #خبر #پول #تهران #مشهد #شيراز #اصفهان #تبريز #mrtaster #iran #tehran #foodie #food #instafood #kermanshah #school

A post shared by Mrtaster | مستر تيستر (@mr.taster) on Nov 18, 2017 at 10:14am PST

بازش كن طنابو تنبل??? اين روزا يكي از مشكلات آقايون راننده بودن. بعضيا فقط مي خواستن خالي كنن و برن! شب اول ديگه مونده بود كه كتك كاري بشه. آخر اين فيلم مستر ديگه قاطي مي كنه. دقت كنين اگر باري مي فرستيد كه قرار ويست دپو بشه با راننده هاي عزيز طي كنيد تا آخرين لحظه پخش با شما خواهند بود??❤️ #مسترتيستر #زلزله #كرمانشاه #راننده #كاميون #زلزله_زده #سرپل_ذهاب #سرپل #ايران #ايراني #كرد #تهران #مشهد #شيراز #حميدسپيدنام #سپيدنام #mrtaster #iran #kurd #earthquake #kermanshah #persian #foodie #food #foodcritic #instafood

A post shared by Mrtaster | مستر تيستر (@mr.taster) on Nov 18, 2017 at 1:06am PST

 

حمید سپیدنام مستر تیستر

اين دو روز مثل بك دانشگاه بود! خيلي چيزا ياد گرفتم: اينكه مي شه كفتار بود در لباس آدميت مي شه انبار كرد وقتي همنوع خود در ديوار بغلي گشنه هست مي شه دزدي كرد وقتي هموطن در حال جان دادن است امروز فهميدم خيلي زود حيوان بودن افتخاري خواهد بود كه نمي توان آنرا در آدم بودن پيدا كرد حيوانم آرزوست??❤️? #حميدسپيدنام #سپيدنام #مسترتيستر #ايران #كرمانشاه #حيوان #انسان #زلزله #زلزله_زده #زلزله_زدگان #مصيبت #mrtaster #iran #kermanshah #sepidnam #earthquake #foodie

A post shared by Hamid Sepidnam | حميد سپيدنام (@hamidsepidnam) on Nov 16, 2017 at 10:09am PST

ديشب يك نفر از دوستام و يكي از بچه هاي پيج اعلام آمادگي كردن كه اگر بچه اي بين يك تا پنج سال باشه كه پدر مادرش رو تو زلزله از دست داده باشه حاضرن به فرزندي قبول كنن. راستش از قوانين اين موضوع اطلاعي ندارم ولي پيگيري مي كنم و خبر مي دم بهتون. كسايي كه دوست دارن در اين كار خير سهيم باشن زير اين پست اعلام كنن??❤️ #زلزله #كرمانشاه #سرپل #كودك #بچه #مهربان #مهرباني #مسترتيستر #حميدسپيدنام #سپيدنام #تهران #مشهد #شيراز #تبريز #زلزله_زدگان #زلزله_زده #كرمانشاهي #كرد #كردستان #mrtaster #kid #iran #earthquake #kermanshah #kurdistan #foodie #food #instafood

A post shared by Mrtaster | مستر تيستر (@mr.taster) on Nov 16, 2017 at 10:29pm PST

البته مستر تیستر در انتها پس از هزینه کردن مقداری از پول‌هایی که به واسطه‌ی مردم و دوستانشان جمع کرده بودند، با عنوان حمایت و اعتماد به علی دایی، باقیمانده‌ی آنها را به علی دایی تقدیم کردند تا آقای دایی بتوانند آن را بهتر مدیریت و هزینه کنند. از دیدار ایشان و آقای دایی هم چندین رپرتاژ (خبری که برای انتشارش پول پرداخت شده ) در سایت‌های مختلف خبری و کانال‌های تلگرامی منتشر شد. می‌گویم رپرتاژ، زیرا اطلاع دارم که کدام سایت‌های خبری، بیش از آنکه خبر منتشر کنند، رپرتاژ منتشر می‌کنند و همچنین برخی سایت‌های خبری، رپرتاژ را در چه ساعتی از روز منتشر می‌کنند. و اعدادی که خودشان مدام ارائه می‌دهند و برای یک سلبریتی در هر سطح و مقامی نیز پارامتر مهمتر و دلچسب‌تر از این اعداد وجود ندارد، گواه موفقیت‌آمیز بودن فعالیت انجام شده توسط ایشان در سوار شدن بر موج زلزله بوده است. چرا که افرادی که محتوای ایشان را در یک هفته پس از زلزله دیده‌اند، تقریبا ۲٫۵ برابر مدت مشابه قبلش بوده است.

حمید سپیدنام مستر تیستر

در کل برای افرادی که این نوع از فعالیت را می‌پسندند، قطعا پیگیری جناب سپیدنام برای آنها مفید و آموزنده خواهد بود. مخصوصا ارتباط گرفتن با افراد سرشناس و همچنین ایجاد کردن زنجیره‌ای از پلتفرم‌های تولیدکننده و منتشرکننده‌ی محتوا و خبر، در کنار آموزش‌های ایشان، شانس موفقیت شما را چند برابر می‌کند.

فارغ از ایشان،

مشکلی که در اکثر سلبریتی‌های ما در شبکه‌های اجتماعی وجود دارد این است که چون برخی از فالوئرهای آنها از تبلیغ خوششان نمی‌آید، سلبریتی نیز مجبور است تبلیغ را غیرمستقیم انجام دهد و یا بگوید: دوستان زیادی در دایرکت! از من پرسیده بودند که چه شامپویی برای موهایم استفاده می‌کنم؟ و چندین مورد مشابه دیگر. اما به نظرم باید با مخاطب و فالوئرها به شیوه‌ی درست برخورد کرد و شک ندارم تعداد افرادی که این حق را به سلبریتی می‌دهند که تبلیغ کند، بسیار بیشتر از افرادی است که این حق را برای او قائل نیستند. اما جدای از این، اینکه ما در چه شرایطی و چه در زمانی و به واسطه‌ی چه جو و موجی تبلیغ را انجام دهیم، بحثی است جدا.

چیزی که در اکثر سلبریتی‌های خارج از ایران مشاهده می‌کنیم این است که آنها به صورت شفاف، تبلیغ بودن یک محتوا را اعلام می‌کنند. مثلا سلنا گومز به عنوان پرمخاطب‌ترین فرد در اینستاگرام (با ۱۳۰ میلیون فالوئر) که بابت هر پست تبلیغی مبلغ ۵۵۰,۰۰۰ دلار دریافت می‌کند ( + ) نیز مثل بسیاری از سلبریتی‌های دیگر، برای پست‌های تبلیغاتی‌اش که حتی اگر توضیح خاصی نداشته باشد، از هشتگ #ad استفاده می‌کند. برای نمونه، در عکسی که او در پست زیر منتشر کرده است، شاید اگر هشتگ #ad برای آن درج نمی‌کرد، مشخص نبود که آیا تبلیغ است و یا تبلیغ نیست. اما او باز هم از آن هشتگ استفاده کرده است تا با مخاطبش شفاف باشد.

البته اینستاگرام به درج این هشتگ نیز کفایت نکرده و با اضافه کردن قابلیت‌ها و تگ‌های جدیدی مثل Paid Partnership و Branded Content از سلبریتی‌های می‌خواهد که شرکای تجاری و پست‌های تبلیغاتی خود را با شفافیت بیشتری اعلام و معرفی کنند. مثلا اگر سلنا گومز برای پست زیر، توضیحات طولانی می‌نوشت و در انتهایش از هشتگ #ad استفاده می‌کرد، فقط چند کاراکتر اول توضیحاتش نمایش داده می‌شد و برای دیدن ادامه‌ی توضیحات می‌بایست عبارت See More را لمس کرد، و اینستاگرام و سازمان‌های ناظر بر تبلیغات می‌گویند که تا مردم See More را لمس نکنند، آن هشتگ #ad را در انتهای توضیحات پست مشاهده نمی‌کنند و از تبلیغی بودن آن مطلع نمی‌شوند. ( + ) البته برخی دیگر نیز درج هشتگ #sponsored و #sp و #partner و #ad را کافی نمی‌دانند و عنوان می‌کنند که بهتر است سلبریتی‌ها برندهایی را تبلیغ کنند که به آنها اعتقاد دارند و نه اینکه صرفا از آنها حمایت کنند. ( + )

when your lyrics are on the bottle ? #ad

A post shared by Selena Gomez (@selenagomez) on Jun 25, 2016 at 2:03pm PDT

برخی دیگر از سلبریتی‌ها و میکروسلبریتی‌ها و نانوسلبریتی‌ها بیش از آنکه به فکر زلزله باشند، به فکر به ثمر رسیدن آرزوهای خود بودند. به فکر تاسیس یتیم‌خانه برای نگهداری کودکان زلزله‌زده بودند و یا ساخت فرهنگسرا. و ابتدا با عنوان و انگیزه‌ی تامین خوراک و پوشاک، از هوادارانشان پول گرفتند و سپس تغییر مسیر دادند و از لندن و کانادا به فکر ساخت یتیم‌خانه و فرهنگ‌سرا افتادند، بی‌خبر از اینکه برخی اخبار خوب، وایرال نمی‌شوند و گویا فقط در این موجی که برای زلزله‌ی کرمانشاه به وجود آمد، مدام باید اخبار بد منتشر شود. منظورم از خبر خوب، خبری است که در آن عنوان شد که هیچ کودکی در زلزله یتیم نشده است. ( توضیحات بهزیستی درباره واگذاری کودکان زلزله‌زده بی‌سرپرست به متقاضیان )

برخی دیگر نیز از اینکه کدام کالای بهداشتی بانوان کم است و باید تامین شود، اطلاع داشتند. گویی ایشان باتجربه‌تر و مطلع‌تر از بسیاری افراد و ارگان‌های باتجربه‌ای که چندین زلزله را پشت سر گذاشته‌اند، بودند. به نظرم هیچ کالایی جز پد بهداشتی بانوان، قابلیت وایرال شدن و لایک و کامنت خوردن نداشت. اگر هم قصد تابوشکنی بوده است، فکر نمی‌کنم در زمان مناسبی انجام شده باشد. مخصوصا اینکه در آن نقطه از ایران، تفکر سنتی بیشتر از مکانی است که ایشان از آنجا توییت کرده‌اند، و توییتشان چیزی جز افزایش فشار و خجالت دخترانی که گرفتار زلزله بودند، نداشت. جدای از این، حتی بسیاری از اقلامی که صرفا به روابط جنسی مرتبط می‌شوند، به صورت علنی و در ویترین‌های کاملا مشخص در داروخانه‌ها به فروش می‌رسند و تابویی در این زمینه وجود ندارد و البته نباید حیای زن ایرانی را نیز در این زمینه نادیده گرفت. البته شاید ایشان از میزان تلاش وزارت بهداشت برای تامین اینگونه اقلام و رساندن صحیحش به دست افرادی که به آن نیاز دارند، بی‌خبر بوده‌اند. اما در کل، میزان share شدن یک مطلب از یک سلبریتی، پارامتر مهمی برای او است.

هلال‌احمر نیز به عنوان یکی از ارگان‌هایی که به یاری مردم شتافت، آمار دقیقی از وضعیت کمک‌های مالی خود اعلام کرد و نشان می‌دهد که بعید است جمع کمک‌های سلبریتی‌ها حتی بتواند به یک سوم هلال احمر برسد. آن هم به عنوان نهادی که هزینه‌هایش برای زلزله، کمتر از سایر نهادها است.

حمید سپیدنام مستر تیستر

 

یادآوری می‌کنم که این نوشته صرفا اعلام سلیقه‌ی من در برخورد با این مسئله بود.

من اگر بودم، چه می‌کردم؟

  • نظر من این است که هجوم سلبریتی‌ها و برندها برای وارد شدن به میدان و اعلام شماره حساب و تکرار مداوم این جمله که ” به هر کسی اعتماد نکنید” بیش از آنکه همبستگی و شور ملی ایجاد کند، بی‌اعتمادی میان مردم و حکومت را افزایش داد (که البته نمی‌توان از عدم شفافیت حکومت و یک‌طرفه بودن و پاسخگو نبودنش به بسیاری از پرسش‌های مردم چشم‌پوشی کرد). حتی نشان از بی‌اعتمادی آنها به یکدیگر داشت و نشان می‌داد که هرکدام صرفا قصد موج‌سواری و دیده شدن و تک روی دارد. (مثل مشکلی که همیشه در کل کشور وجود دارد) اما چیزی که نظر من است، این است که این همبستگی و عزم ملی، کوتاه مدت است و به زودی فراموش می‌شود اما اثر مخربِ بی‌اعتمادی، ماندگارتر خواهد بود. اگر من بودم، صرفا به یک تسلیت کفایت می‌کردم و اگر اعتباری داشتم، از آن برای هدایت مردم به سمت موسسات خیریه‌ی دولتی و غیردولتی استفاده می‌کردم. نه اینکه شماره حساب شخصی اعلام کنم و بعدش هم ندانم که با آن پولها باید چه کرد.
    • تمام این موج‌سواری‌ها با هر بازخوردی که داشته باشد، در نهایت منجر به آگاهی از برند خواهد شد. اگر ما در موج سواری بد عمل کنیم، ارزش برند را از دست خواهیم داد. اگر خوب عمل کنیم، باز هم کار خاصی انجام نداده‌ایم. چرا که این آگاهی از برند، صرفا در بلندمت باعث ایجاد ارزش برند می‌شود. همانطور که قطعا بسیاری از ما نمی‌دانیم که افراد و برندها برای حادثه‌ی ساختمان پلاسکو و یا زلزله‌ی قبلی، چه کردند و چگونه رفتاری داشتند. مگر آنها که بد عمل کرده باشند! در هر صورت، اگر چیزی در درون ما نباشد، نمی‌توان در بیرون خودمان ایجادش کنیم. اگر ما صرفا قصد موج‌سواری و تبلیغ داشته باشیم، به مرور خودش را نشان خواهد داد.
  • به نظرم صرفا افراد و سازمان‌هایی قصد خیر دارند که در دراز‌مدت نیز چنین فعالیت‌هایی از ایشان مشاهده کنیم. آنهایی که صرفا در هنگام ایجاد یک موج و یا رویداد وارد میدان می‌شوند، بعید است که قصدشان صرفا خودنمایی نباشد. امیدوارم که خودنمایی آنها بیش از آنکه به نفع خودشان شود، به نفع افرادی شود که از غم و مشکل آنها این موج ایجاد شده است. برخی از افراد و برندها صرفا در روز درختکاری و هوای پاک و امثالهم به فکر مسئولیت اجتماعی می‌افتند و با نمایش فعالیت‌های خود در راستای مسئولیت اجتماعی، بیشتر به تبلیغ و بازاریابی از طریق مسئولیت اجتماعی می‌پردازند. من اگر باشم، هیچ یک از اهدافی که برای مسئولیت اجتماعی دارم و اعمالی که برای آن انجام می‌دهم را جار نخواهم زد. اگر آن فعالیت‌ها مفید و تاثیرگذار باشد، قطعا دیگران صدای آن را درخواهند آورد. حتی اگر من مانعشان شوم.
  • کار خیر و مسئولیت اجتماعی، صرفا پول خرج کردن نیست. همین که من با مشتری که با هزار زحمت پول درمی‌آورد و از من محصول و خدمتی میخرد، درست برخورد کنم و آسیب مالی به او نزنم و کالا و خدمات معیوب به او ارائه ندهم، از صد کار خیر بهتر است. حتی دیجی‌کالا و بامیلو و بسیاری از شرکت‌های دیگر می‌توانند به جای فرستادن تن ماهی با برندهای ناشناخته، اعلام کنند که اگر افرادی شغل خود را از دست داده‌اند می‌توانند به صورت دائم و یا موقت در شعبات و انبارهای مختلفی که در سراسر کشور دارند، مشغول به کار شوند. و بسیاری کارهای خلاقانه‌ی دیگری که می‌توان در بلندمدت و به صورت پیوسته انجام داد، نه فقط در زمانی که جو و موجش وجود دارد.
  • اگر قصد موج‌سواری به نیت افزایش آگاهی از برند و یا حتی تبلیغات داریم، سلیقه‌ی من این است که در مواقعی اینکار را انجام دهیم که موج ناشی از اتفاقاتِ خوب ایجاد شده است. البته به این دلیل که در کشور ما بیشتر جوگیری‌ها در اتفاقاتِ بد صورت می‌‌گیرد، شانس ما برای استفاده از این فرصت در جهت افزایش آگاهی از برند، کمتر از دیگرانی خواهد بود که که از هر موج و جوی برای تبلیغات استفاده می‌کنند. کاری با بحث‌های مذهبی ندارم. اما اگر بدانیم پشت‌پرده و ذات تمام کارهایی که امروز انجام می‌دهیم را فردا در روزنامه‌ها چاپ می‌کنند، آیا امروز به همین روش ادامه می‌دهیم و فعالیت می‌کنیم؟
  • برای بهتر شدن و رسیدن به نقاط مطلوب‌تر در کشور و جامعه، نیاز به این داریم که کارهای بسیار کوچک اما مدام انجام دهیم که حتی شاید بتوان آن را با پس نزدن کودکان کار از خودمان، رسیدگی و کمک کوچک اما پیوسته به مناطق محروم در شهر خودمان، انجام کاری کمی بیشتر از وظیفه در شغل خودمان، به دست آورد.

در پایان، شما به خواند مطلب اندیشمند بودن یا سلبریتی بودن؟ مسئله این است! از محمدرضا شعبانعلی دعوت می‌کنم و نقل‌قولی از او می‌آورم:

همه،

رو به پایین سقوط نمی‌کنند.

برخی،

رو به بالا سقوط می‌کنند.

 

پی‌نوشت:

اگر قصد کار خیر داریم، شاید فایل صوتی آقای مصطفی ملکیان بتواند برایمان نکات خوبی داشته باشد. البته ایشان در مورد کمک به فقرا صحبت می‌کنند و شاید اگر آن را به کمک در هنگام زلزله ربط دهیم، باعث همان هجومی بشود که مردم و سلبریتی‌ها به مناطق زلزله‌زده داشتند و باعث هرج و مرج بیشتر در آن منطقه شدند. صرفا این فایل را با نیت کمک به فقرا گوش کنید. کمک کوچک اما پیوسته و مداوم. به نظرم این نوع کمک می‌تواند برای ما و مردم ما اثرش بیشتر باشد.

⇐ دانلود فایل صوتی از آقای مصطفی ملکیان در مورد اهمیت مواجهه چهره به چهره با فقیر. حجم: ۸۵۰ کیلوبایت – مدت زمان صوت: ۲ دقیقه

 

بعدنوشت:

این قسمت را در ساعت ۱۹:۰۰ روز پنجشنبه ۲ آذرماه اضافه کرده‌ام.

مطالب فوق، صرفا ارائه‌ی یک تحلیل شخصی از وضعیت به وجود آمده در شبکه‌های اجتماعی بود. اما تمایل دارم که یک حدس نیز برای کل ماجرا بزنم. حدسم برای این ماجرای پیچیده و غیرقایل پیش‌بینی، این است که باز هم با فشار مردم، مبالغ دریافتی توسط افراد، به آقای دایی تحویل خواهد شد و در این میدان، آقای علی دایی و خانم نرگس کلباسی باقی بمانند و حتی ممکن است با توجه به سابقه و فعالیت خانم کلباسی در امور انسان‌دوستانه، فقط ایشان باقی بمانند و بتوانند فعالیت‌های انسان‌دوستانه‌ای که بدون هرگونه شوآف و خودنمایی در کشور هندوستان انجام می‌دادند، در ایران ادامه دهند.

برچسب ها: آموزش بازایابی در اینستاگرام, ابزار instagram marketing, بازایابی در اینستاگرام, تجربه کاری, قوانین زندگی و کسب و کار, محمدرضا شعبانعلی
بهداد مبینی
http://behdadmobini.com
به روان‌شناسی و جامعه‌شناسی و دیجیتال مارکتینگ (مخصوصا سوشال مدیا مارکتینگ) علاقه‌مندم و سعی می‌کنم هر روز مطلب جدیدی در زمینه‌ی علایق‌ام یاد بگیرم.
نوشته قبلی ویژگی‌های مثبت و منفی ملنیال‌ها (Millennials) نوشته بعدی افزایش ظرفیت‌ها و اعدام

مقالات مرتبط

عمیق ترین معنا و تعریف تنهایی

جولای 15, 2018بهداد مبینی
بازاریابی در اینستاگرام socialrank

معرفی SocialRank، ابزاری کاربردی برای بازاریابی در اینستاگرام و توییتر

آگوست 20, 2017بهداد مبینی
اینستاگرام پاد instagram pod

معرفی Instagram Pod (اینستاگرام پاد) و ارتباطش با #بامتمم

آگوست 23, 2017بهداد مبینی

8 دیدگاه ها. دیدگاه جدید بگذارید

مهندس
دسامبر 8, 2017 12:40 ق.ظ

آفرین خیلی خوب بود. کاش همه درک میکردند.
تشکر از بابت زمانی که برای این متن گذاشتی عالی بود

پاسخ
اعظم
دسامبر 5, 2017 1:30 ق.ظ

تحلیل های جالبی داشتید. فکر من هم بارها به مواردی اینچنینی مشغول شده. نکته ای که بنظرم رسید در خصوص عدم اعتماد سلبریتی به دولت و تضاد آنها با فعالیتهای انتخاباتیشان که در عامه مردمی که به آقای روحانی رای دادند هست (در غیر اینصورت کمکهای مردمی مستقیم به حساب دولت واریز میشد).
بنظرم شاید علتش این باشه که مردم در چند دوره اخیر با شعار انتخاب بین بد و بدتر پای صندوقهای رای میروند و نه آنچیزی که واقعا منتخب آنها باشه! بنابراین نمیشه گفت امثال آقای محمدزاده نقش بازی کرده اند! متاسفانه این شکاف بین دولت و ملت شدیدا وجود داره و باعث کاهش سرعت توسعه کشور شده.

پاسخ
رضوان
دسامبر 4, 2017 12:42 ب.ظ

تحلیل و توضیحاتتون خیلی خوب بود. شاید در بعضی جزییات با شما موافق نباشم اما در کل حرف دل خیلی افراد بود و هست.

پاسخ
سیده هنگامه هاشمی
نوامبر 26, 2017 12:54 ب.ظ

سلام ، مطلب شما رو کامل خوندم ، من هم با شما موافقم ، حجوم یک عده که برای کمک و یا خودنمایی باعث بی نظمی و عدم کمک رسانی مناسب به مردم شد ، کار را باید به کاردانش سپرد ، مرسی که زحمت کشیدید و این مطالب را در سایتتون گذاشتید.

پاسخ
پیمان اکبرنیا
نوامبر 23, 2017 11:43 ق.ظ

بهداد جان گزارش و تحلیل خیلی خوبی بود.

من اگر بخوام پیشنهاد اول را تکمیل کنم این رو میگم: اگر سلبریتی‌ها به کمک‌های نهادهای دولتی و بزرگ اعتماد ندارند می‌توانند در نقش یک رسانه و زبان مردم وارد بازی شوند و اطمینان بدهند که در برخی مناطق کمک‌رسانی به خوبی انجام می‌شود ولی مثلا در برخی مناطق هم کمبود هست. مثلا بگویند طبق مستندات و گزارشهای موثق ارسالی، فلان منطقه هنوز از کمک‌های خاص محروم است یا مثلا طبق اطلاعات دریافتی از نهادهای کمک رسانی در فلان روستا و شهر، کمبود نیرو یا کالا وجود دارد. انجمنهای مردم نهاد لطفا کمکهای خود را به آن منطقه خاص ارسال کنند. همه که در بحرانی این چنینی وظیفه پول جمع کردن ندارند. بعضی‌ها باید به اطلاع رسانی دقیق بپردازند (و البته این نقش خبرنگاران است) ، بعضی به تحلیل اطلاعات و … . در حالی که اطلاع رسانی دقیق با مشکل روبه‌رو شده و بازار شایعه و تهمت داغ است، شاید سلبرتی‌ها بتوانند در این زمینه کمکی کنند.

پاسخ
مهدی
نوامبر 23, 2017 11:14 ق.ظ

مطلب خوب و قابل توجهی بود.
چیزی که انگیزه شد برای نوشتن کامنت، دیدن نام مصطفی ملکیان در انتهای نوشته بود. گفتم شاید اینجا بتوان کمی دقیقتر و عمیقتر نوشت.
مساله اصلی به نظر من چیزی فراتر از موج سواری است.بحث مربوط به اصل مساله “تبلیغات” و “بازاریابی” است. اینکه کدام تبلیغ، اخلاقا درست و کدام نادرست به حساب می آید.آیا من از دید اخلاقی مجازم به طریقی ( صفحه اینستاگرام، تلویزیون، آگهی اینترنتی، بیلبورد، رپرتاژ آگهی در روزنامه و غیره) محصول یا خدمت خود را تبلیغ کنم که حس مصرف گرایی، حرص، طمع، فخر فروشی و از این دست احساسات را در مخاطب بر انگیزانم تا سودی نصیب من شود؟(حتی اگر این سود، فقط برای حداقل مقدار خوراک و پوشاک و مسکن من مصرف شود.)
جواب صریح و قاطعی به این سوال نمی توانم بدهم. فقط با توجه به توصیه هایی که جناب ملکیان درباره ساده زیستی و قناعت مطرح کرده اند، این سوال در ذهن ایجاد می شود که آیا ریختن نفت بر آتش مصرف گرایی مردم، از دید اخلاق، درست است؟
اگر بتوانیم این روش تبلیغ را تطهیر کنیم، آنگاه شاید بشود درباره موج سواری در زمان بحران صحبت کرد.

پاسخ
علی رسولی
نوامبر 22, 2017 9:57 ب.ظ

بهداد واقعا لذت بردم از گزارش و تحلیل هایی که نوشتی. دستت درد نکنه و خسته نباشی 🙂

پاسخ
جعفر
نوامبر 22, 2017 9:48 ب.ظ

بهدادامینی عزیز
بسیاربسیار از مطلب فوق العاده ات لذت بردم.همچنین از ارجاع به مطلبی ازمحمدرضا وهمچنین اون صوت بی نظیر از استاد ملکیان.تحلیل ها واستدالال هایت جامع وکامل بود وجای هیچ حرفی رو نذاشت .کلی یادگرفتم از این مطلبت

پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته‌بندی مطالب

در جریان باشید…

از انتشار مطالب جدید، اخبار و اطلاع‌رسانی‌ها باخبر شوید و مطالب مکمل را نیز دریافت نمایید.

در حال ثبت

متشکرم. ایمیل شما ثبت شد

نوشته‌های تازه

  • نامرئی شدن دسامبر 31, 2019
  • تکنولایف دیگر یک فروشگاه اینترنتی نیست جولای 23, 2019
  • دیجیتال مارکتینگ و دیجیتال مارکتر – بحث های کلی آوریل 29, 2019
  • برخی روش های جذب اطلاعات از شبکه‌های اجتماعی آگوست 7, 2018
  • داشتن یا بودن؟ مسئله فقط این است. جولای 27, 2018

آخرین دیدگاه‌ها

  • تکفای در تکنولایف دیگر یک فروشگاه اینترنتی نیست
  • پیمان در فعالیت در مارکت پلیس (۳) – به دست آوردن اطلاعات خریداران
  • ali در سود کمتر فروش بیشتر، استراتژی سودآور یا تله؟
  • مریم در کارآفرینی در شبکه‌های هرمی و نتورک مارکتینگ
  • مهدی در کارآفرینی در شبکه‌های هرمی و نتورک مارکتینگ

دوستان

> محمدرضا شعبانعلی

> متمم

> صالح سخندان

> ویداوین

> لیوان آینه ای

 

بایگانی‌ها

  • دسامبر 2019
  • جولای 2019
  • آوریل 2019
  • آگوست 2018
  • جولای 2018
  • ژوئن 2018
  • می 2018
  • مارس 2018
  • فوریه 2018
  • ژانویه 2018
  • دسامبر 2017
  • نوامبر 2017
  • اکتبر 2017
  • سپتامبر 2017
  • آگوست 2017
  • جولای 2017
  • ژوئن 2017
  • مارس 2017

برچسب‌ها

internet marketing marketplace roustaee آموزش بازایابی در اینستاگرام ابزار instagram marketing ابزار بازاریابی در اینستاگرام ارزهای دیجیتال انتخاب هشتگ انتقاد اینترنت مارکتینگ اینستاگرام اینستاگرام مارکتینگ بازاریابی اینترنتی بازایابی در اینستاگرام بامیلو بیت کوین تجربه کاری تنهایی درآمد از اینترنت دیجیتال مارکتر دیجیتال مارکتینگ قوانین زندگی و کسب و کار مارکت‌پلیس محمدرضا شعبانعلی معرفی کتاب هشتگ چروند کسب درآمد از اینترنت
حقوق مادی و معنوی محتوای منتشر شده در این سایت متعلق به بهداد مبینی می‌باشد.