دقیقا یادم نیست از چه زمانی با سئو آشنا شدم. اما میدانم که حدود ۱۲ سال پیش، پس از آشنا شدن با مهدی رودکی (مدیر سایت ایران سئو و نویسنده کتاب یک یا دو هزار و یک)، سئو را به صورت تخصصیتر شناختم.
اما امروز SEO برایم در اولویت نیست. دلیلش هم مشخص است، از سایر روشها جوابهای بهتری گرفتهام. پس از آنکه موبایلها اولین ابزار در دست ما شدند و پس از آنکه دقت و تمرکزمان کمتر شد، فرقی نمیکند که مخاطب از اینستاگرام وارد سایت من شود، یا از گوگل وارد شود. وقتی یک موبایل به دست کسی بدهید و از او بخواهید در مورد یک عبارت و یا یک کلمه خاص جستجو کند، بعید است که نام اکثر سایتهایی که به آنها سر زده، یادش مانده باشد. این برای عزیزانی که گمان میکنند اگر صدها ورودی از گوگل بگیرند، به نتیجهی دلخواهشان میرسند، غمانگیز است.
تکنولایف در این چند سال، به سراغ مخاطب رفته است. اگر امروز تکنولایف به عنوان یکی از پرفروشترین فروشگاه اینترنتی محصولات سونی و مخصوصا در رتبهی اول فروش گوشیهای سونی فعالیت میکند، دلیلش قطعا سئو نبوده است. چرا که تکنولایف رقبایی دارد که بعید است بتوان در مورد سئو با آنها رقابت کرد و یا اصلا هزینههای سئوی چنین رقابتی، ارزش این رقابت را داشته باشند.
در این سالهایی که اکثر افراد میگویند که با وجود تلگرام و سایر ابزارهای ارتباطی، دیگر کسی ایمیل چک نمیکند، ما علاوه بر ایمیل، از SMS نیز بازخورد خوبی گرفتهایم. من یک استراتژی دارم و بعید است که کاراییاش از بین برود. فرقی نمیکند که اینستاگرام وجود داشته باشد یا نه. تلگرام وجود داشته باشد یا نه. حتی سئو و گوگل وجود داشته باشند یا نه. استراتژی من این است:
به سراغ مخاطب هدفت برو و اطلاعاتش را جذب کن. مخاطبی که میدانی میتواند به صورت بالقوه، مشتری تو باشد و یا علاقمند به محصولات و خدمات تو است، و دیتابیسِ خودت را بساز.
شاید بگویید کسی هم که از گوگل میآید، مشتری بالقوه است. اما تجربهی من میگوید که آن مشتری، رقبای من را هم دیده است و با توجه به تعداد بسیار زیاد سایتهایی که محصولات الکترونیک میفروشند، بعید است که مشتری گیج نشود و در آخر سراغ فروشگاهی نرود که در خارج از گوگل نیز با آن آشنایی داشته است.
تکنولایف به جای اینکه صبر کند تا گوگل به او لطف کند و در بین سئوی کثیف و سیاه و اسپم اکثر رقابیش، گوشه چشمی هم به او کند و کمی بازدیدکننده به تکنولایف بدهد، دیتابیس برزگی را از افرادی که میتوانند مشتریاش باشند، تهیه کرده است و مدام آن را آپدیت و کاملتر میکند. البته این حرف، ارزش سئو را زیر سئوال نمیبرد. بحث این است که سئو میتواند در اولویت و خط مقدم جذب بازدیدکننده و مشتری نباشد.
این اطلاعات چگونه جمعآوری شدهاند؟
با آگهی در روزنامهها و مجلات، شماره موبایل مشتریان بالقوه را به دست آوردهایم. با تبلیغات در صفحات اینستاگرامی که فکر میکردیم مشتری بالقوه ما در آنجا حضور دارد، برای صفحه تکنولایف در اینستاگرام، فالوئر جذب کردهایم. با ایجاد سایتهای مثل sonyvip.ir و تبلیغش در سیستمهای تبلیغات بنری، ایمیل مخاطب را جمعآوری کردهایم و صدها راه و روش و تبلیغ دیگر. شاید امروز برای خیلی از دوستان مشخص شود که چرا فالوئرهای تکنولایف در اینستاگرام، engagement و درگیری خوبی با پستها و محتوای تکنولایف در اینستاگرام دارند.
برخی از مواردی که در رسانههای چاپی منتشر شدهاند:
برخی از مواردی که در اینستاگرام منتشر شدهاند:
و یا مورد اخیر، برگزاری قرعهکشی برای یک گوشی تلفن همراه بود که با عنوان مالک اولین گوشی سونی مدل Xperia XZ2 در ایران شوید و حدود ۱۰,۰۰۰ نفر در این قرعهکشی شرکت کردند و اطلاعات خوبی برای تکنولایف به دست آمد.
آماری از هزینهها و کلیکهای دریافتی از SMSها:
من برای اینکه این مطلب را دقیقتر و شفافتر بنویسم، لازم بود مجددا برخی تستها را انجام دهم. لذا آماری که اینجا مینویسم، آماری جدید و برای روزهای اخیر است.
یک SMS با متن ثابت اما با لینکهای متفاوت را برای مخاطبان مختلف، ارسال کردیم. دلیل تفاوت در لینکها هم این بود که بتوانیم میزان کلیک و میزان بازخورد از هر گروه مخاطب را به دست آوریم.
- متن تبلیغاتی را به ۱۰۰۰ نفر از مخاطبانی که اطلاعاتشان را بین ۱ روز تا ۷ سال قبل از ارسال آن پیام به دست آورده بودیم (با میل خودشان در اختیار ما قرار داده بودند) ارسال کردیم. تعداد ۹۷ کلیک بر روی لینک انجام شد و میانگین حضور هر یک از این افراد در صفحه مورد نظر ما، ۳٫۵ دقیقه بوده است. هزینه هر کلیک: ۱۶۳ تومان.
- از طریق بانکهای شماره موبایل، متن تبلیغاتی را به ۱۰۰۰ نفر تصادفی و افرادی که نه آنها ما را میشناسند و نه ما آنها را میشناسیم ارسال کردیم. تعداد ۳۳ کلیک بر روی لینک انجام شد و میانگین حضور هر یک از این افراد در صفحه مورد نظر ما، ۲ دقیقه بوده است. هزینه هر کلیک: ۴۸۰ تومان
- متن تبلیغاتی را به ۱۰۰۰ مخاطبی که اطلاعاتشان را در یکماه اخیر از طریق برگزاری قرعهکشی دریافت کرده بودیم، ارسال کردیم. تعداد ۵۶۲ کلیک بر روی لینک انجام شد و میانگین حضور هر یک از این افراد در صفحه مورد نظر ما، ۶ دقیقه بوده است. هزینه هر کلیک: ۲۸ تومان.
همانطور که مشاهده میفرمایید، هر چه اطلاعات مخاطب، جدیدتر باشد و مخاطب نیز ما را بشناسد، بازدهی SMS حتی تا ۱۷ برابر افزایش داشته است. و البته نه تنها در مورد SMS بلکه در مورد هر نوع راه ارتباطی دیگر با مخاطب نیز صدق میکند.
نتیجهگیری:
مهم است که دیتابیس خودمان را ایجاد کنیم و اطلاعات مشتریان بالقوه و بالفعل و علاقمندان به کالا و خدمات خود را دریافت کنیم. لازم نیست که این اطلاعات حتما ایمیل باشد. اگر اطلاعات باکیفیتی جذب کنیم، حتی با استفاده از کبوتر نامهرسان نیز میتوانیم پیام خود را برای مخاطب ارسال کنیم و او نیز به پیام ما پاسخ دهد! اما اگر به مخاطبانِ تصادفی و راندوم پیغام بفرستیم، آنها ما را اسپم و بلاک خواهند کرد و اگر حتی با آنها تماس تلفنی نیز برقرار کنیم، بعید است برخورد خوبی با ما داشته باشند.
ما در روشهای فوق، اطلاعات مخاطب را به دست آوردهایم. درست است که مثلا بازدید صفحهی مربوط به قرعهکشی، بسیار بیشتر از ۱۰ هزار نفر بوده است، اما نرخ تبدیل آن بسیار بالا بوده است. همین نرخ تبدیل بالا هم دلیلش تبلیغات هدفمند بوده است. اگر صفحه اینستاگرام و یا کانال تلگرام دارید، آیا سعی کردهاید که با یک مسابقه و یا جایزه و …، اطلاعات آنهایی که در صفحه اینستاگرام و یا کانال تلگرام شما حضور دارند را جذب کنید؟
در سئو اگر بازدیدکننده به سایت ما مراجعه کند و روزی هزاران ورودی از گوگل هم جذب کنیم اما نتوانیم اطلاعات آن بازدیدکنندگان را دریافت کنیم، متاسفانه فقط زمان، انرژی و پول خود را هدر دادهایم. من همیشه بیش از آنکه به سئو اهمیت دهم، به روشهای جذب اطلاعات اهمیت میدهم. روشهایی که حتی شاید نیاز یک سایت را به سئو، کمرنگ کنند.
در این مطلب سعی کردم SMS و SEO را به عنوان دو ابزار کاملا متفاوت، مقایسه کنم و قصدم این نیست که بگویم از کدام یک باید استفاده کرد و از کدام یک نباید استفاده کرد. مهم این است که بتوانیم به اطلاعاتِ مخاطبِ هدفمان دست یابیم.
به نظرم منطقی نیست که یک کسبوکار اینترنتی، همیشه و در همه حال، بر روی پلتفرمهای تبلیغاتی تبلیغ کند و هیچ دیتابیسی برای خودش نداشته باشد. یک کسبوکار اینترنتی که کالا یا خدمات آموزشی و غیر آموزشی ارائه میکند، پس از یکسال از آغاز فعالیتش میبایست بیشترین تبلیغاتش را بر روی دیتابیس و مخاطبینی انجام دهد که اطلاعاتشان را در این یکسال به دست آورده است. تازه اینجاست که فیدبک عجیب و شیرینِ این نوع مخاطب را با تمام وجود حس خواهد کرد.
پینوشت:
- بسیاری از دوستان با من تماس میگیرند و میگویند که هم فروشگاه فیزیکی دارند و هم فروشگاه اینترنتی و میخواهند فروش اینترنتی بیشتری ایجاد کنند. به نظرم همان فروشگاه فیزیکی، یکی از بهترین مکانهای تبلیغ برای فروشگاه اینترنتیشان است. یکی از موادی که میتواند به جذب اطلاعات مشتریان فروشگاه فیزیکی برای تبلیغ سایت کمک کند، استفاده از دستگاههای پینپد برای دریافت شماره تلفن است که من دو نمونه از آنها را معرفی میکنم و میتوانید در صورت نیاز، آنها را تهیه کنید. نمونه اول – نمونه دوم . همچنین با استفاده از فرمهای کاغذی نیز میتوانید اطلاعات را جذب کنید اگرچه هر چه فرآیند جذب، جالبتر باشد، مخاطب با رغبت بیشتری اطلاعاتش را در اختیار ما قرار میدهد.
- کتاب یک یا دو هزار و یک از مهدی رودکی، هنوز هم میتواند راهنمای خوبی برای عزیزانی باشد که قصد سئو کردن وبسایتشان را دارند.
13 دیدگاه ها. دیدگاه جدید بگذارید
بسیار عالی بود واقعا لذت مطالعه صفحتون که از طریق سئو پیدا کردم بیشتر از سه ساعت بنده رو سیراب کرد و متوجه شدم که دنیای مارکتینگ چقدر قاببل احترام و ارزش افزوده است
خوشحالم از اینکه مطالب براتون مفید بوده
ممنون بابت مقاله تون
بسیارکاربردی و جالب بود
با تشکر
ممنون از مطلبتون، در حال حاضر خیلی از افراد قدرت پیامک تبلیغاتی رو دست کم میگیرن، البته دلیل اون هم مشخصه، انتظار دارن با ارسال پیامک به شماره های محله ها فیدبک خیلی بالایی بگیرن، در صورتی که نتیجه در ارسال پیامک به بانک مشتریان شخصی و گسترش بانک شخصی هست. بزودی ما طراحی وب سایتمون رو با هدف گسترش ارسال پیامک هدفمند به روز رسانی می کنیم.
مجددا ممنون
سلام
ممنون اقای مبینی، مطلب مفیدی بود. من خودمم از بعضی از این روشهایی که گفتید استفاده میکنم. تازگی ها شروع کردم به جمع آوری اطلاعات از طریق اینستاگرام. برای جمع آوری اطلاعات از طریق اینستاگرام چه روشهایی رو پیشنهاد میکنید؟ مثلا برگذاری قرعه کشی و …
ممنون از شما
سلام. اجازه بدید به زودی در یک مطلب جداگانه، در مورد اینستاگرام بنویسم و با هم صحبت کنیم.
سلام آقای مبینی
مقاله آماده نشد؟ همچنان بی صبرانه منتظریم.
سلام. در هفته آینده می نویسم حتما
سلام
ممنون از این که تجربیات ارزشمندتون را در اختیارمون قرار میدید
یک ایده هم اینه که با سئو افراد را به صفحه های مختلف وارد کنیم(لندینگ پیج)و بعد با دادن یک پیشنهاد رد نشدینی(مثلا یک محصول رایگان یا کد تخفیف)ایمیل و شماره تماسشون را بگیریم(با پاپ آپ ها) و بعد دیتابیسی را که میگید را بسازیم.
سلام. مهمتر از سئو، همین مطلبیه که بهش اشاره کردید. منتها این ایده دیگه مثل قبل جواب نمیده و نرخ تبدیلش کم شده. مگه اینکه اطلاعات خیلی نابی را به مخاطب بدید که نتونه با یه سرچ ساده، به دست بیاره. البته یه سری بازی و ابزار هم برای پیاده کردن ایدهای که فرمودید، وجود داره که به مرور معرفی میکنم.
سلام.
ضمن تشکر بابت به اشتراک گذاری تجربیات ارزشمند، به نظرم میرسه اگر سئو رو هم به عنوان کانالی برای شناسایی همان مخاطبان و تشکیل بانک اطلاعاتی نگاه کنیم نتیجهی خیلی خوبی می گیریم.
هزینهی سئو معمولا نسبت به دیگر کانالها در بلند مدت کمتره. البته در بعضی موارد رقابت زیاده و گزینهی مقرون به صرفهای محسوب نمیشه اما مخصوصا در وب فارسی، سئو هنوز یکی از راههای کمهزینهی کشف افراد علاقمند به حوزهی کاری ما محسوب میشه. خیلی از کلمات کلیدی بلندتر، رقابت پایینی دارند و با کمی تولید محتوا میشه صفحات لندینگی درست کرد که در اونها اطلاعات کاربر رو درخواست کرد.
البته این حرف تناقضی با تجربیات شما نداره. اصل ساختن اون بانک اطلاعاتی از افراد علاقمنده. حوزهی کاری شما رو نمی دونم، ولی در خیلی از حوزهها سئو، گزینهی بهتری برای کشف و جذب مخاطب محسوب می شه.
سلام.
در مورد سئو، من هم با هم نظر شما موافقم. ممکن است برخی موارد، فقط سئو کاربرد داشته باشد البته الان نمیدانم این برخی موارد ممکن است چه باشند. فرق سئو با روش من این است که در سئو، ما به کسی نمایش داده میشویم که یک نیازی برایش به وجود آمده و به دنبال رفع آن است و چندین سایت را در مقابلش مشاهده میکند که میتوانند نیازش را بر طرف کنند. من ترجیح میدهم نیاز را ایجاد کنم. به دنبال افرادی میروم که فکر میکنم ممکن است به کالا و خدمات من نیاز داشته باشند و همان محتواهای رایگانی که قرار است برای گوگل درست کنم به این امید که روزی برایم بازدیدکننده بفرستد، برای همان بانک اطلاعاتی میفرستم که از قبل درست کرده و مدام آپدیت میکنم. در این حین، موارد اصلی و پایهای سئو را هم رعایت میکنم اما سئو تمام فکر و ذکر من و تنها ابزارم برای جذب مخاطب نیست و در اولویت نیست. در چنین موردی، حتی من اگر در رتبههای اول گوگل هم نباشم اما مخاطبی که از قبل در بانک اطلاعاتی من وجود دارد، دست به دامان گوگل نیز شود، احتمالش زیاد است که حتی منی را انتخاب کند که از قبل می شناسد با اینکه در رتبههای اول نیستم.